انواع دلبستگی نوزاد به مادر: 5 راهکار برای ایجاد پیوند عاطفی سالم و قوی بین نوزاد و مادر

همه‌ی نوزادها به مادرشان دلبسته می‌شوند، اما این دلبستگی همیشه یکسان نیست. بعضی نوزادها دلبستگی سالم و ایمنی به مادر دارند، اما بعضی دچار دلبستگی ناایمن و ناسالم می‌شوند. نوزادی که دلبستگی ایمن با مادرش دارد، در آینده آرام‌تر است، اعتمادبه‌نفس بیشتری دارد، روابط بهتری می‌سازد و از دنیا نمی‌ترسد. اما نوزادی که دلبستگی ناایمن […]

آنچه خواهید خواند...

همه‌ی نوزادها به مادرشان دلبسته می‌شوند، اما این دلبستگی همیشه یکسان نیست. بعضی نوزادها دلبستگی سالم و ایمنی به مادر دارند، اما بعضی دچار دلبستگی ناایمن و ناسالم می‌شوند.

نوزادی که دلبستگی ایمن با مادرش دارد، در آینده آرام‌تر است، اعتمادبه‌نفس بیشتری دارد، روابط بهتری می‌سازد و از دنیا نمی‌ترسد. اما نوزادی که دلبستگی ناایمن دارد، ممکن است در بزرگسالی یا زیادی به دیگران وابسته شود، یا برعکس، از هر ارتباط نزدیکی فرار کند. 

خبر خوب این است که نوع دلبستگی نوزاد به مادر «تصادفی» نیست. شما با رفتارهای خودتان باعث ایجاد دلبستگی ایمن یا ناایمن در نوزادتان می‌شوید. در این مطلب، می‌خواهیم ببینیم چطور به عنوان مادر می‌توانید با رفتارهای ساده، دلبستگی ایمنی با نوزادتان ایجاد کنید؛ همان نوع دلبستگی که قوی‌ترین پایه‌ی رشد احساسی و شخصیتی نوزادتان در آینده خواهد بود.

انواع دلبستگی نوزاد به مادر (و تأثیر آن بر آینده کودک)

همه‌ی نوزادها به مادرشان وابسته می‌شوند، اما شکل این وابستگی با هم فرق دارد. روان‌شناسان می‌گویند چهار نوع دلبستگی وجود دارد: در دلبستگی ایمن، نوزاد مطمئن است مادرش معمولاً به او پاسخ می‌دهد. به همین دلیل آرام‌تر است، راحت‌تر از مادر جدا می‌شود و اعتمادبه‌نفس بیشتری دارد. در دلبستگی اضطرابی، نوزاد نمی‌داند مادرش برمی‌گردد یا نه، پس زیاد گریه می‌کند و مدام می‌خواهد در آغوش باشد. 

در دلبستگی اجتنابی، نوزاد یاد گرفته احساسش را نشان ندهد. یعنی ظاهرش آرام است، ولی درونش ناآرام. در دلبستگی آشفته، رفتار مادر قابل پیش‌بینی نیست؛ گاهی مهربان است، گاهی عصبانی. نوزاد نمی‌داند باید نزدیک شود یا دور، و این باعث ترس و گیجی می‌شود. در ادامه، نشانه‌های این 4 نوع دلبستگی نوزاد به مادر را توضیح می‌دهیم تا بدانید نوزاد شما جزو کدام دسته است:

۱. دلبستگی ایمن نوزاد به مادر

وقتی مادر بیشتر وقت‌ها به گریه و نیاز نوزادش پاسخ می‌دهد، نوزاد کم‌کم یاد می‌گیرد دنیا جای امنی است. هر بار که مادر او را بغل می‌کند، با صدای آرامش‌بخش خودش حرف می‌زند یا ترسش را کم می‌کند، در ذهن نوزاد احساس امنیت و اعتماد شکل می‌گیرد.  این نوزاد می‌داند که تنها نمی‌ماند، پس بدن و مغزش آرام‌تر است.

 در آینده هم این بچه‌ها اعتمادبه‌نفس بیشتری دارند، راحت‌تر ارتباط می‌گیرند و در موقعیت‌های سخت، زودتر آرام می‌شوند. این نوع دلبستگی، همان دلبستگی ایمن نوزاد به مادر است که پایه‌ی تمام روابط سالم در سال‌های بعد خواهد بود.

۲. دلبستگی ناایمن اضطرابی (وابسته) نوزاد به مادر

بعضی مادرها رفتار قابل پیش‌بینی ندارند. مثلاً گاهی به گریه نوزاد جواب می‌دهند، گاهی او را به حال خود وامی‌گذارند. وقتی رفتار مادر این‌گونه باشد، نوزاد یاد می‌گیرد که باید مدام نگران باشد تا توجه مادر را از دست ندهد. چنین نوزادی زیاد گریه می‌کند، زیاد به مادر می‌چسبد و سخت از او جدا می‌شود. زیرا نگران است که توجه او را از دست بدهد.
نوزادی با این سبک دلبستگی، در بزرگسالی هم معمولاً در روابطش نگران و وابسته است، چون ته دلش هنوز از رها شدن می‌ترسد.

۳. دلبستگی ناایمن اجتنابی نوزاد به مادر

بعضی از مادران، هنگام گریه نوزاد به او بی‌توجهی می‌کنند تا خودش آرام شود. با این رفتار، نوزاد دچار دلبستگی ناایمن اجتنابی می‌شود. در این نوع از انواع دلبستگی نوزاد به مادر، نوزاد یاد گرفته که اگر ناراحت یا ترسیده باشد، کسی سراغش نمی‌آید. پس به‌مرور، احساساتش را پنهان می‌کند تا کمتر ناامید شود. برای مثال، گریه نمی‌کند؛ زیرا می‌داند کسی او را آرام نمی‌کند. چنین نوزادی در ظاهر آرام است، اما در درونش پر از استرس و تنش.
چنین نوزادی در ظاهر آرام است، اما در درونش پر از استرس و دل‌نگرانی است. در بزرگسالی هم معمولاً از صمیمیت و نزدیک شدن به دیگران می‌ترسد، چون ته دلش فکر می‌کند اگر به کسی نزدیک شود، ممکن است رهایش کند و دوباره تنها بماند.

۴. دلبستگی آشفته یا دوگانه نوزاد به مادر

این نوع از دلبستگی نوزاد به مادر زمانی شکل می‌گیرد که رفتار مادر برای نوزاد قابل پیش‌بینی نیست. یک روز با محبت و آرامش بغلش می‌کند، روز دیگر شاید با عصبانیت یا بی‌حوصلگی واکنش نشان دهد. نوزاد نمی‌فهمد که بغلِ مادر قرار است آرامش بدهد یا ترس.

به همین دلیل، درونش همیشه دو احساس متضاد دارد؛ هم دلش می‌خواهد نزدیک مادر باشد، هم از واکنش او می‌ترسد. گاهی با گریه به سمت مادر می‌رود، اما وقتی بغلش می‌کند، خودش را عقب می‌کشد. در آینده هم ممکن است چنین کودکی در روابطش بین عشق و فاصله گرفتن گیر کند. یک لحظه صمیمی شود و لحظه‌ی بعد دور. چون در ناخودآگاهش هنوز مطمئن نیست که محبت همیشه امن است.

در نهایت، دلبستگی ایمن، همان چیزی است که رشد سالم و آرامش روانی کودک را تضمین می‌کند. در ادامه یاد می‌گیریم چطور با رفتارهای ساده‌ی روزمره، مثل بغل کردن، نگاه کردن و پاسخ دادن به گریه، می‌توان پایه‌ی دلبستگی ایمن بین مادر و نوزاد را ساخت.

چطور مادر می‌تواند با نوزادش پیوند عاطفی قوی بسازد؟

برای اینکه نوزاد حس امنیت و آرامش پیدا کند، لازم نیست مادر کاملی باشید. کافی است بیشتر وقت‌ها وقتی به شما نیاز دارد، کنار او باشید و به موقع واکنش نشان دهید. نوزاد از رفتارهای تکراری شما یاد می‌گیرد که تنها نیست و کسی هست که به او توجه می‌کند.

وقتی به گریه‌اش جواب می‌دهید، بغلش می‌کنید، با او حرف می‌زنید یا نگاهش می‌کنید، مغزش کم‌کم یاد می‌گیرد دنیا جای امنی است. همین تجربه‌های ساده، پایه‌ی دلبستگی ایمن را می‌سازند. در ادامه می‌خوانید که چه رفتارهایی از مادر، به نوزاد کمک می‌کند این حس امنیت را پیدا کند و پیوند عاطفی محکم‌تری بین شما شکل بگیرد.

  1. پاسخ دادن به گریه نوزاد؛ اولین قدم در شکل‌گیری دلبستگی نوزاد به مادر

گریه زبان اصلی نوزاد است؛ تنها راهی است که می‌تواند با شما حرف بزند. با گریه می‌گوید گرسنه است، پوشکش خیس شده، دلش درد می‌کند یا فقط دلش می‌خواهد بغلش کنید. نوزاد هنوز نمی‌تواند صبر کند یا خودش را آرام کند. وقتی شما زود به گریه‌اش جواب می‌دهید، کم‌کم یاد می‌گیرد که «اگر کمک بخواهم، کسی هست». همین حس، اولین قدم برای ساختن امنیت در ذهن اوست.

خیلی از مادرها فکر می‌کنند اگر سریع بغلش کنند، بچه‌شان لوس می‌شود. اما نوزاد در ماه‌های اول هنوز نمی‌داند «لوس شدن» یعنی چه. او فقط دو چیز را می‌فهمد: اینکه دنیا امن است یا نه. وقتی بارها تجربه کند که مادرش به او توجه می‌کند، مغزش یاد می‌گیرد دنیا معمولاً امن است.

مثلاً تصور کنید نوزاد چند دقیقه گریه کرده و شما کنارش رفته‌اید، بغلش کرده‌اید یا آرام با او حرف زده‌اید. حتی اگر گریه‌اش فوراً بند نیاید، همین که حس کند شما هستید، آرام می‌شود. مغزش یاد می‌گیرد بین ترس و آرامش جابه‌جا شود.

نوزادی که احساس کند صدایش شنیده می‌شود، در آینده بچه‌ای آرام‌تر و مطمئن‌تر می‌شود. راحت‌تر از مادر جدا می‌شود، در مهد یا مدرسه زودتر با دیگران ارتباط می‌گیرد و وقتی ناراحت است، خودش می‌تواند خودش را آرام کند.

این همان دلبستگی ایمن است: یعنی نوزاد در تجربه‌های تکراری یاد می‌گیرد «اگر گریه کنم، مادرم جوابم را می‌دهد». همین حس ساده، پایه‌ی اعتماد و آرامش در تمام سال‌های بعد زندگی‌اش می‌شود.

  1. در آغوش گرفتن نوزاد توسط مادر؛ کلید اصلی دلبستگی ایمن

برای نوزاد، بغلِ مادر امن‌ترین جای دنیاست. وقتی او را بغل می‌کنید، صدای قلب‌تان، گرمای بدنتان و حتی بوی شما برایش آشناست. در آغوش شما بدنش آرام می‌شود، نفس‌هایش منظم‌تر می‌شود و حس می‌کند دنیا جای ترسناکی نیست.

مثلاً وقتی از خواب می‌پرد یا ناگهانی صدا می‌شنود و می‌ترسد، اگر بغلش کنید و آرام در گوشش حرف بزنید، کم‌کم یاد می‌گیرد از حالت ترس به آرامش برگردد. همین تجربه‌های تکراری، پایه‌ی اعتماد او به شماست.

بعضی مادرها نگران‌اند که با زیاد بغل کردن، بچه‌شان وابسته شود. اما واقعیت برعکس است. نوزادی که بارها احساس کرده در آغوش مادرش امن است، وقتی بزرگ‌تر می‌شود راحت‌تر جدا می‌شود، چون درونش حس اطمینان و آرامش دارد.

به این صورت، دلبستگی ایمن بین نوزاد و مادر شکل می‌گیرد. یعنی مغز نوزاد باور می‌کند که اگر مشکلی پیش بیاید، مادرم هست. بغل کردن نوزاد فقط آرامش لحظه‌ای نمی‌دهد، بلکه در ذهن او پایه‌ی اعتماد و امنیت را می‌سازد.

  1. تماس چشمی و صحبت با نوزاد؛ ساختن پیوند عاطفی واقعی

نوزاد از روزهای اول، چهره‌ی مادرش را دنبال می‌کند. شاید هنوز درست نبیند، اما نگاه شما برایش آشناست. وقتی به چشم‌هایش نگاه می‌کنید و با او حرف می‌زنید—even اگر هنوز نفهمد؛ به او حس «دیده شدن» می‌دهید. یعنی می‌فهمد کسی هست که حواسش به اوست.

مثلاً وقتی دارید پوشکش را عوض می‌کنید، یا لباسش را می‌پوشانید، اگر در همان لحظه با او حرف بزنید، اسمش را بگویید یا لبخند بزنید، مغزش پر از پیام‌های آرام‌کننده می‌شود. همین کارهای ساده، باعث می‌شود بداند که با آدم‌ها ارتباط داشتن حس خوبی دارد.

برعکس، وقتی مدت طولانی کسی به او نگاه نمی‌کند یا با او حرف نمی‌زند، ممکن است کم‌کم یاد بگیرد که برای جلب توجه باید گریه کند یا بی‌قراری کند. چون راه دیگری بلد نیست.

حرف زدن با نوزاد، هرچند به‌ظاهر بی‌فایده به نظر می‌رسد، در واقع یکی از مهم‌ترین راه‌ها برای ساختن پیوند عاطفی است. وقتی نوزاد از نگاه و صدای شما آرام می‌شود، یعنی بین شما دلبستگی ایمن در حال شکل گرفتن است. او یاد می‌گیرد که با حضور شما دنیا آرام‌تر است، و همین حس، پایه‌ی اعتماد او به آدم‌ها در آینده می‌شود.

  1. بازی، لبخند و واکنش به احساسات نوزاد؛ تقویت ارتباط عاطفی مادر و کودک

نوزاد از چند ماهگی شروع می‌کند به بازی کردن با چهره‌ها. وقتی لبخند می‌زنید، او هم لبخند می‌زند. وقتی تعجب می‌کنید، چشم‌هایش را بازتر می‌کند و واکنش نشان می‌دهد. این یعنی مغزش دارد یاد می‌گیرد احساس‌ها را بشناسد.

مثلاً وقتی نوزاد صدا درمی‌آورد و شما جوابش را می‌دهید، یا وقتی صورتش را نگاه می‌کنید و لبخند می‌زنید، او حس می‌کند بین شما ارتباط وجود دارد. برایش یعنی: «وقتی احساس نشان می‌دهم، مادرم من را می‌بیند.» همین تجربه‌های کوچک به او یاد می‌دهد که احساس داشتن چیز خوبی است، و دنیا قابل پیش‌بینی است.

اما اگر نوزاد بارها واکنش نگیرد. مثلاً کسی به لبخندش جواب ندهد یا وقتی گریه می‌کند، کسی به چهره‌اش نگاه نکند؛ به‌تدریج یاد می‌گیرد احساسش فایده‌ای ندارد. مغزش این پیام را می‌گیرد که برای دیده شدن باید بیشتر تقلا کند، یا اصلاً بی‌احساس شود تا آسیب نبیند.

اینجا هم دلبستگی ایمن شکل می‌گیرد: وقتی نوزاد می‌بیند احساساتش برای مادرش مهم است، یاد می‌گیرد دنیا جای امنی برای نشان دادن احساس‌هاست. همین حس، پایه‌ی اعتماد و صمیمیت او با دیگران در سال‌های بعد می‌شود.

  1. رفتار قابل پیش‌بینی مادر؛ ستون اصلی احساس امنیت در نوزاد

نوزاد هنوز ساعت و تقویم نمی‌شناسد، ولی از تکرار اتفاق‌ها حس امنیت می‌گیرد. وقتی یاد بگیرد که بعد از گریه معمولاً کسی پیشش می‌آید، یا بعد از بیدار شدن صدای مادرش را می‌شنود، کم‌کم به دنیا اعتماد می‌کند. یعنی یاد می‌گیرد اتفاق‌های خوب معمولاً تکرار می‌شوند.

مثلاً وقتی معمولاً در یک زمان مشخص به او شیر می‌دهید، یا وقتی هر شب قبل از خواب صدایتان را می‌شنود، نوزاد از قبل حدس می‌زند چه می‌شود. این «قابل پیش‌بینی بودن» برای او مثل آرام‌بخش است. چون مغزش هنوز نمی‌تواند ناگهانی‌ها را تحمل کند.

اگر رفتار مادر خیلی نامنظم باشد، مثلاً یک روز با حوصله و مهربان باشد و روز بعد بی‌دلیل عصبی یا بی‌تفاوت، نوزاد نمی‌فهمد باید به کدام رفتار اعتماد کند. مغزش همیشه در حالت آماده‌باش می‌ماند تا ببیند امروز دنیا چطور با او رفتار می‌کند.

نوزادی که در زندگی‌اش نظم، تکرار و رفتار قابل پیش‌بینی می‌بیند، حس می‌کند دنیا امن است و می‌تواند به آن تکیه کند. این حس بعدها باعث می‌شود در روابطش آرام‌تر، صبورتر و مطمئن‌تر باشد.

جمع‌بندی: دلبستگی نوزاد به مادر، پایه‌ی آرامش تمام سال‌های زندگی اوست

در نهایت، نوزاد چیزی بیشتر از مراقبت جسمی می‌خواهد. شیر، خواب، پوشک و لباس فقط بدنش را نگه می‌دارند؛ اما آنچه روح و مغزش را می‌سازد، احساس امنیت در آغوش شماست.

دلبستگی ایمن، یعنی نوزاد بداند اگر ناراحت شود، کسی هست که برگردد، اگر بترسد، صدایی هست که آرامش کند. همین حس ساده، آینده‌ی او را می‌سازد؛ نه فقط در نوزادی، بلکه در تمام رابطه‌های زندگی‌اش.

بچه‌ای که یاد گرفته دنیا معمولاً امن است، در آینده بهتر اعتماد می‌کند، راحت‌تر ارتباط می‌گیرد و کمتر از تنهایی می‌ترسد.
اما بچه‌ای که بارها حس کرده تنها مانده، درونش همیشه گوش‌به‌زنگ خطر است. حتی اگر ظاهراً قوی و مستقل باشد، ته دلش دنبال امنیتی می‌گردد که هیچ‌وقت تجربه‌اش نکرده.

برای ساختن این حس، لازم نیست مادر کامل باشید. هیچ مادری کامل نیست. کافی است بیشتر وقت‌ها کنار نوزادتان باشید، به گریه‌اش جواب بدهید، بغلش کنید، نگاهش کنید و با او حرف بزنید.
او از همین رفتارهای ساده یاد می‌گیرد: «من مهمم. صدایم شنیده می‌شود. دنیا جای امنی است.»

در واقع، هر بار که پاسخ می‌دهید، لبخند می‌زنید، یا فقط نگاهش می‌کنید، دارید آینده‌ی عاطفی او را شکل می‌دهید.
شاید حالا نوزاد کوچکی در آغوش شما باشد، اما همین تجربه‌ها، روزی تبدیل می‌شوند به انسانی که یا با دنیا احساس امنیت می‌کند، یا با ترس زندگی می‌کند.
و تفاوت این دو، از امروز و از آغوش شما شروع می‌شود.

پرسش‌های متداول درباره دلبستگی نوزاد به مادر
۱. انواع دلبستگی نوزاد به مادر چیست؟
سه نوع اصلی وجود دارد: دلبستگی ایمن، دلبستگی ناایمن/چسبنده و دلبستگی ناایمن/فاصله‌گیر. در نوع ایمن، نوزاد یاد می‌گیرد «کسی هست که به من توجه می‌کند». در نوع چسبنده، نوزاد از جدا شدن می‌ترسد و زیاد وابسته می‌شود. در نوع فاصله‌گیر، نوزاد به ظاهر بی‌تفاوت می‌شود چون حس کرده نزدیک شدن امن نیست.

۲. تفاوت دلبستگی و وابستگی نوزاد به مادر چیست؟
«وابستگی» یعنی نوزاد بدون مادر نمی‌تواند کاری کند، همیشه نیاز شدید دارد. اما «دلبستگی» یعنی نوزاد می‌داند مادر هست، اما می‌تواند گام اول را برای تجربه‌ی جهان بردارد. دلبستگی ایمن، پایه‌ی استقلال سالم است، نه وابستگی مفرط.

۳. دلبستگی ایمن نوزاد به مادر یعنی چه؟ چطور می‌توان آن را ساخت؟
دلبستگی ایمن یعنی نوزاد حس کند وقتی لازم است، کسی هست. یعنی مادر در بیشتر مواقع پاسخ می‌دهد، بغل می‌کند، نگاهش می‌کند، صدایش را می‌شنود. رفتارهای ساده ولی مداوم مثل بغل کردن، تماس پوستی و حرف زدن، همین حس را شکل می‌دهند.

۴. چقدر «بغل کردن نوزاد توسط مادر» در این قضیه مهم است؟
خیلی مهم است. بغل، یا تماس بدنی نزدیک، به نوزاد می‌فهماند که تنها نیست، بدنش آرام می‌شود، مغزش می‌آموزد که از ترس به آرامش می‌رود. این رابطه با دلبستگی مستقیم است: هر بار که بغل می‌شود، پیام «من هستم برای تو» به مغزش می‌رود.

۵. پیوند عاطفی نوزاد با مادر چیست و چگونه شکل می‌گیرد؟
پیوند عاطفی یعنی نوزاد احساس کند با شما رابطه‌ای دارد که برایش معنی دارد؛ نه فقط «مراقبت‌شدن». این پیوند با رفتارهای دیروز و امروز شما شکل می‌گیرد: لمس، صدای شما، نگاه شما، پاسخ شما. وقتی این تجربه‌ها تکرار می‌شوند، پیوند محکم می‌شود.

۶. تماس پوستی نوزاد با مادر چه تأثیری دارد؟
تماس پوستی (مثل بغل کردن، نوازش، یا قرار دادن نوزاد روی سینه مادر) باعث می‌شود بدن نوزاد آرام شود، هورمون‌هایی آزاد شوند که استرس را کم می‌کنند، و مغز او یاد بگیرد «امن بودن» یعنی چه. این بخش مهمی از ساخت دلبستگی ایمن است.