آیا تا به حال برای شما پیش آمده است که فرزندتان برای یک خواسته کوچک، نتواند حتی برای چند ثانیه صبر کند و یا با بیقراری شما را کلافه کرده باشد؟
اگر جواب شما « بله» است، یعنی کودک شما نیاز به آموزش صبرکردن دارد. برای آموزش صبرکردن به کودکان تکنیکهای و راهکارهای متفاوتی وجود دارد که در این مقاله 10 مورد از بهترین راهکارهای آموزش صبرکردن به کودکان را برای شما بیان کردیم تا بتوانید به تدریج صبر را در درون فرزند خودتان نهادینده سازید.
برای مرور سریع تکنیکها و راهکارها نیز میتوانید از جدول زیر استفاده کنید:
| نام تکنیک یا راهکار | رده سنی مناسب | هدف |
| تکنیک حواسپرتی فعال و پاداش کوچک | نوپا (۱ تا ۳ سال) | تقویت حافظه فعال و ایجاد تقویت مثبت برای انتظارات کوتاه. |
| ابزارهای قابل مشاهده و ملموسسازی زمان | پیشدبستانی (۳ تا ۵ سال) | تقویت توالی زمانی و کاهش اضطراب انتظار با ملموس کردن مفهوم انتزاعی زمان. |
| تمرین آگاهانه نوبتگیری | پیشدبستانی/دبستانی (۴ تا ۷ سال) | تقویت مستقیم بازداری پاسخ و توسعه مهارتهای اجتماعی. |
| تکنیک «وقتی… آنگاه…» (اصل پرماک) | تمام سنین | آموزش تلاش هدفمند و درونیسازی ارزش پاداش بلندمدت با تعیین سلسله مراتب. |
| تقویت گفتوگوی درونی | دبستانی (۶ تا ۸ سال) | تقویت فراشناخت و توسعه راهبردهای مقابلهای شناختی. |
| تعریف پروژههای بلندمدت و هدفگذاری | دبستانی (۶ تا ۸ سال) | تقویت برنامهریزی و سازماندهی برای درک نیاز به زمان برای نتایج بزرگ. |
| تکنیک اعتبارسنجی احساسات و ذهنآگاهی | تمام سنین | مدیریت هیجان از طریق اعتبارسنجی هیجان و آرامسازی واکنش مبارزه یا فرار. |
| تکنیک مدلسازی والدین و ثبات محیطی | تمام سنین | درونیسازی رفتار مطلوب از طریق الگوبرداری و ایجاد حس قابلیت اعتماد محیطی. |
| تکنیک نقشآفرینی | پیشدبستانی/دبستانی (۴ تا ۸ سال) | تمرین حل مسئله در موقعیتهای اجتماعی کمخطر. |
| تقویت انعطافپذیری شناختی | پیشدبستانی/دبستانی (۴ تا ۸ سال) | توسعه انعطافپذیری شناختی برای سازگاری با تغییرات ناگهانی. |
۱. از تکنیک حواسپرتی فعال و پاداشهای کوچک بهره ببرید!
این روش یکی از مؤثرترین راهکارها برای آموزش صبرکردن به کودکان نوپا (۱ تا ۳ سال) است، زیرا در این سن مفهوم زمان برای آنها کاملاً انتزاعی و مبهم است. به دلیل محدود بودن حافظه فعال و ظرفیت توجه کودک، منحرف کردن توجه او به یک فعالیت جذاب و کوتاه میتواند به او کمک کند که لحظات انتظار را راحتتر طی کند. این حواسپرتی نباید یک کار بیهوده باشد، بلکه باید یک «فعالیت جایگزین» معنادار و مورد علاقه او باشد.
- به عنوان مثال وقتی منتظر آماده شدن شام هستید، یک بازی ساده «قایم موشک با اسباببازیها» را شروع کنید یا از او بخواهید «صدای گربه» را دربیاورد تا لحظه انتظار به سرعت بگذرد؛
- محققان معتقد هستند که پاداش دادن بلافاصله پس از یک رفتار مطلوب (حتی اگر انتظار بسیار کوتاه باشد)، باعث تقویت آن رفتار میشود. برای مثال، اگر کودک یک دقیقه برای پوشیدن کفشهایش صبر کرد، با یک جمله حمایتی مثل «آفرین که تونستی منتظر بمونی»، او را به انجام آن عمل ترغیب کنید؛
این نوع تقویت پایه و اساس یادگیری مفاهیم پیچیدهتر مربوط به صبرکردن در سالهای آتی را فراهم میکند. هدف این است که کودک درک کند صبر کردن، همیشه نتیجه مثبتی در پی دارد، هرچند که این نتیجه کوچک و کلامی باشد.
۲. از ابزارهای قابل مشاهده و ملموسساختن زمان استفاده کنید!
استفاده از تایمرها که گذر زمان را با محو شدن رنگ نشان میدهند، برای آموزش صبرکردن به کودکان پیشدبستانی (۳ تا ۵ سال) بسیار کاربردی است. این ابزار، به کودک کمک میکنند تا ببیند «چقدر از زمان باقی مانده» به جای اینکه فقط «باید منتظر بمانم» را درک کند، که این درک بصری باعث کاهش اضطراب انتظار میشود. به عنوان مثال، میتوانید تایمر را روی سه دقیقه تنظیم کنید و بگویید: «وقتی تمام رنگ قرمز رفت، نوبت بازی توست».
همچنین، استفاده از «نشانگرهای فیزیکی» زمان، مانند اتمام یک آهنگ یا یک فعالیت مشخص، برای این سن مؤثر است. این روش به کودک کمک میکند تا به جای تمرکز بر خود انتظار، توجهش را به رویدادی معین معطوف سازد. این رویکرد به ویژه برای فعالیتهایی مثل شستن دستها یا مسواک زدن که کودک میخواهد سریعتر تمام شود، میتواند به تنظیم رفتاری و مدیریت زمان درونی او کمک کند و پایهای برای درک توالی زمانی در مراحل بعدی رشد فراهم میآورد. در واقع ملموسساختن، به معنای پر کردن شکاف میان دنیای ذهنی کودک و واقعیت بیرونی است.
۳. نوبتگیری و بازیهای ساختاریافته را به صورت آگاهانه تمرین کنید!
بازیهای نوبتی از قویترین ابزارهای آموزشی برای تقویت صبرکردن در کودکان پیشدبستانی و سالهای ابتدایی مدرسه (۴ تا ۷ سال) است. در بازیهایی مثل دومینو، بازیهای کارتی ساده یا پازلهای گروهی، کودک مجبور است برای رسیدن به هدف (برنده شدن یا ادامه بازی)، اصرار خود برای عمل کردن فوری را مهار کند.
- این فرایند، تمرینی مستقیم برای قشر پیشپیشانی او است و این بازیها باید با ساختار و قانون مشخصی همراه باشند و بزرگسالان باید به طور مداوم بر رعایت نوبتگیری تأکید کنند؛
- در مکالمات روزمره نیز نوبتگیری را تمرین کنید. مثلاً بگویید: «الان نوبت منه که صحبت کنم، وقتی حرفم تموم شد، نوبت تو است که سؤال بپرسی.» این تمرین ساده، به کودک میآموزد که در محیطهای اجتماعی، ارتباط مؤثر و رضایتبخش نیازمند به تعویق انداختن نیاز کلامی و گوش دادن فعال است. این امر به رشد مهارتهای اجتماعی و توانایی همدلی او در سالهای بعدی کمک شایانی خواهد کرد و ظرفیت گوش دادن او را افزایش میدهد؛
۴. تکنیک «وقتی… آنگاه…» (اصل پرماک) و تعیین سلسله مراتب را به کار بگیرید!
اصل پرماک که در روانشناسی رفتاری کاربرد گستردهای دارد، به ما کمک میکند تا انگیزه کودک را برای انجام کارهای دشوار یا منتظر ماندن بالا ببریم. ساختار این اصل اینگونه است: «وقتی کار سخت (کمتر مورد علاقه) انجام شد، آنگاه کار مورد علاقه (پاداش) انجام خواهد شد.» این تکنیک برای تمام ردههای سنی از کودکان ۴ تا 8 سال مؤثر است، اما شکل پاداش و نوع کار سخت در هر سن تغییر میکند. برای کودک پیشدبستانی ممکن است «جمع کردن اسباببازیها» به «تماشای کارتون» منتهی شود.
برای کودکان دبستانی، میتوان از این اصل در مورد مسئولیتهای پیچیدهتر استفاده کرد. مثلاً: «وقتی تکالیف مدرسهات را کامل کردی (رفتار دشوار و لازم)، آنگاه میتوانی به خانه دوستت بروی (پاداش مطلوب)». این اصل باعث تمرین میشود و به کودک میآموزد که موفقیت و رسیدن به هدف، نیازمند «تلاش هدفمند» و «مدیریت زمان» است. این تکنیک، باعث درونیسازی این ارزشها میشود و کودک را از وابستگی به پاداشهای فوری جدا میسازد.
۵. گفتوگوی درونی کودک را تقویت کنید و راهبردهای مقابلهای شناختی را به کار بگیرید!
با ورود کودک به سنین مدرسه (۶ تا ۸ سال)، رشد فراشناخت به او این امکان را میدهد که درباره افکار و احساسات خود فکر کند و مدیریت آنها را انجام دهد. در این مرحله، والدین باید تمرکز کودک را به سمت گفتوگوی درونی مثبت هدایت کنند.
- به کودک بیاموزید در لحظات بیتابی، با خودش صحبت کند و از جملات آرامبخش بهره ببرد، مانند «من قوی هستم، میتوانم تحمل کنم» یا «چند دقیقه دیگه تموم میشه، پس حواسم رو پرت میکنم»؛
- این راهبردها بخشی از راهبردهای مقابلهای شناختی هستند که کودک را به سمت پذیرش و مدیریت فعال هیجان ناکامی سوق میدهند. همچنین، میتوان از او خواست که در لحظه انتظار، یک بازی ذهنی مانند شمردن تا بیست یا مرور الفبا در ذهن انجام دهد. این تکنیک، تمرکز او را از منبع اضطراب برمیدارد و به یک فعالیت ذهنی سازنده منتقل میکند که به این صورت شما میتوانید تمرکز، توجه و صبر او را تقویت کنید؛
۶. پروژههای بلندمدت تعریف کنید و تمرین هدفگذاری را انجام دهید!
کودکان دبستانی (6 تا 8 سال) به خوبی میتوانند مفهوم پاداش بلندمدت را درک کنند. بهترین راه برای تقویت صبر در این سن، درگیر کردن آنها در پروژههایی است که نتیجه فوری ندارند، مانند یادگیری یک ساز موسیقی، کاشت یک دانه گیاه و مراقبت روزانه از آن، یا پسانداز کردن پول برای خرید یک کالای گرانقیمت. این پروژهها به آنها میآموزد که «پاداش بزرگتر» نیازمند «تلاش مستمر» و «زمان طولانیتر» است. فرآیند انتظار برای رشد یک گیاه یا تسلط بر یک قطعه موسیقی، صبر او را به یک تجربه عینی تبدیل میکند.
در این مسیر، والدین باید نقش «مربی» و «ناظر» را داشته باشند. باید اجازه داد کودک با چالشها و مراحل کُند کار مواجه شود و خود او راهحل پیدا کند. در این پروژهها، باید هدف بزرگ به اهداف کوچکتر و قابل مدیریت تقسیم شود تا کودک در هر مرحله، احساس موفقیت کوتاهمدت را تجربه کند و انگیزه لازم برای ادامه مسیر طولانیتر را داشته باشد. به این صورت او میتوانید مهارتهای برنامهریزی و سازماندهی کودک را تقویت کنید.
۷. اعتبارسنجی احساسات و ذهنآگاهی را به کودک آموزش دهید!
صبر کردن برای کودک، یک تجربه هیجانی است. ما باید به کودکان در تمام سنین، به ویژه از سنین پیشدبستانی (۴ سال به بالا)، بیاموزیم که هیجانات خود را بشناسند و نامگذاری کنند. نام این فرآیند اعتبارسنجی هیجان است و شامل جملاتی مانند «میدونم الآن خیلی عصبانی هستی که باید منتظر بمونی» یا «درک میکنم که بیحوصلهای» میگردد.
همچنین، تمرینات ساده ذهنآگاهی، مانند تمرکز بر تنفس یا دقت به صداهای محیط، میتواند به کودکان در مدیریت لحظات انتظار کمک کند. این تمرینات به آنها میآموزد در لحظه حال باشند و از تمرکز بر «وقتی که چیزی اتفاق میافتد» دست بردارند. تمرینات تنفسی عمیق قبل از یک واکنش تند، باعث آرامشدن واکنش مبارزه یا فرار میشود و به آنها زمان میدهد تا قشر پیشپیشانی، کنترل را به دست گیرد. این قسمت یک ابزار درونی قدرتمند برای خودتنظیمی و صبوربودن است.
۸. برای آموزش صبر کردن به کودکان از تکنیک مدلسازی والدین و ثبات محیطی استفاده کنید!
یکی از قویترین ابزارهای آموزش صبر کردن به کودکان، الگوبرداری از رفتار والدین است. کودکان در تمام سنین رفتار شما را به عنوان مدل رفتاری درونیسازی میکنند. وقتی والدین خودشان در ترافیک یا صف خرید با عصبانیت و بیقراری واکنش نشان میدهند، نمیتوان انتظار داشت کودک رفتار متفاوتی داشته باشد. بنابراین، والدین باید آگاهانه، صبر کردن خود را به صورت کلامی برای کودک بازگو کنند. مثلاً بگویند: «وای، چقدر این صف طولانی است، اما من میتونم صبر کنم و در این مدت یه داستان برات تعریف کنم».
نکته دوم، اهمیت ثبات در قوانین خانه است که برای آموزش صبرکردن به کودکان تمام ردههای سنی حیاتی است. اگر کودک یک روز با بیقراری به خواستهاش برسد و روز دیگر نه، فرایند یادگیری مختل میشود. قوانین مربوط به نوبتگیری، انجام وظایف و زمانبندیها باید ثابت و قابل پیشبینی باشند تا کودک به «قابلیت اعتماد محیط» ایمان بیاورد و بداند که صبر کردن او بیهوده نیست. این ثبات، به او احساس امنیت و کنترل میدهد و اضطراب ناشی از انتظار را کاهش میدهد.
۹. تکنیک نقشآفرینی را به کار بگیرید و موقعیتهای مختلف را تمرین کنید!
تمرین موقعیتهای اجتماعی دشوار از طریق بازی، یک روش مؤثر برای صبرکردن به کودکان پیشدبستانی و دبستانی (۴ تا ۸ سال) است. والدین میتوانند سناریوهایی را شبیهسازی کنند که در آن کودک باید منتظر بماند و با بازی به او کمک میکنند که مهارتهای جدید را در یک محیط کمخطر و بدون استرس واقعی به کار ببندد.
- به عنوان مثال، یکی از عروسکها نقش کودکی را بازی کند که نمیتواند برای استفاده از تاب صبر کند و کودک، راهحلهای مناسبی (مانند پرسیدن زمان تقریبی نوبت) را تمرین کند؛
- پس از تمرین، مهم است که در مورد احساسات شخصیتها و نتایج رفتارهای مختلف بحث شود. این گفتوگو به رشد نظریه ذهن یعنی توانایی درک این موضوع که دیگران نیز مانند او احساسات و تمایلات مختلفی دارند و باید برای در نظر گرفتن آنها، رفتار خود را تغییر دهد، کمک میکند؛
۱۰. «انعطافپذیری شناختی» کودک را از طریق تغییر قوانین بیشتر کنید!
توانایی صبر کردن تنها به معنای انتظار کشیدن نیست؛ بلکه شامل توانایی انعطافپذیری شناختی نیز میشود. این مهارت به کودک کمک میکند تا اگر برنامهها تغییر کرد یا پاداش دلخواهش بهتأخیر افتاد، بتواند به سرعت به شرایط جدید عادت کرده و از کجخلقی و ناکامی شدید دوری کند. این موضوع برای کودکان پیشدبستانی تا سنین مدرسه (۴ تا ۸ سال) که اغلب در برابر تغییرات برنامهریزیشده مقاومت میکنند، حیاتی است.
برای تمرین این مهارت، میتوانید از روشهای زیر استفاده کنید:
- تغییر ناگهانی قوانین بازی: بازیهایی را طراحی کنید که در حین انجام، قوانین آنها ناگهان تغییر کند. مثلاً در حال بازی با لگوها باشید و ناگهان اعلام کنید که از این به بعد فقط میتوان از رنگ قرمز استفاده کرد، یا شیوه انداختن تاس را تغییر دهید. این تغییرات غیرمنتظره کودک را مجبور میکند تا اصرار خود برای ادامه دادن به شیوه قبلی را مهار کند و به سرعت یک راهحل جدید شناختی بیابد؛
- تأخیر عمدی در برنامههای روزمره: در زندگی روزمره، گاهی اوقات عمداً برنامههای کوچک را به تعویق بیندازید یا تغییر دهید. مثلاً بگویید قرار بود بعد از شام بستنی بخوریم، اما حالا باید اول به مادربزرگ زنگ بزنیم. سپس به کودک فرصت دهید تا هیجان خود را ابراز کند و به او کمک کنید تا با گفتوگوی درونی، خود را با برنامه جدید تنظیم کند؛
این تمرینات، به شکلگیری یک ذهن سازگار کمک کرده و تحمل آنها را در مواجهه با ابهام و تأخیرهای غیرقابل پیشبینی افزایش میدهد.
آموزش صبرکردن به کودکان؛ افزایش تابآوری و تمرکز کودکان
صبر کردن برای کودکان، سکوت یا انفعال نیست؛ بلکه یک فرایند فعال ذهنی برای مدیریت تمایلات درونی است. با درک علمی مراحل رشد و بهکارگیری مداوم ۱0 راهکار متناسب با سن، از حواسپرتی فعال تا تمرین انعطافپذیری شناختی، میتوانید به کودکان بیاموزیم که چگونه «خودتنظیمی» را درونی سازند. در نهایت، آموزش صبرکردن به کودکان، به آنها کمک میکند تا در بزرگسالی به افرادی با تابآوری بالا و متمرکزتری خود تبدیل شوند.
سوالات متداول
آیا بیصبری کودک شما نشاندهنده یک مشکل رفتاری جدی است؟
خیر لزوماً. بیصبری کودکان عمدتاً ریشه در رشد ناتمام قشر پیشپیشانی دارد و نشاندهنده ضعف در کارکردهای اجرایی مغز است. تا سنین مدرسه، کودکان به صورت طبیعی ظرفیت پایینتری برای کنترل تکانه دارند. این وضعیت یک مشکل رفتاری نیست، بلکه یک نقطه عطف رشدی است که نیازمند آموزش و تمرین آگاهانه مهارت خودتنظیمی توسط والدین است.
چگونه بین اینکه کودک لجبازی میکند یا واقعاً توانایی صبر کردن ندارد را متفاوت ببینید؟
تفاوت در واکنش هیجانی است. اگر کودک صرفاً به دلیل خواستههایش لجبازی میکند، این رفتار معمولاً قابل کنترل است. اما اگر کودک به سرعت دچار عصبانیت شدید و از دست دادن کنترل میشود، این نشاندهنده پایین بودن تحمل ناکامی و عدم توانایی مغز او در بازداری از پاسخ دادن است. در این حالت، رویکرد شما باید همدلانه و آموزشی باشد تا بتوانید این موضوع را به تدریج حل کنید.