بعضی از کودکان همیشه از خودشان ناامید هستند، مدام میگویند «من نمیتونم»، از اشتباه کردن میترسند یا از انجام کارهای ساده هم امتناع میکنند. اینها نشانههایی کمبود اعتماد به نفس هستند. متاسفانه، بسیاری از والدین بهاشتباه تصور میکنند که با تعریف و تمجید زیاد، هدیه دادن بیدلیل یا حل کردن همه مشکلات بهجای فرزندشان، میتوانند اعتماد به نفس او را تقویت کنند. این روشها نهتنها مؤثر نیستند، بلکه گاهی به شدت به اعتماد به نفس فرزندتان آسیب میزنند.
در مقابل، روشهای علمی و اثباتشده وجود دارند که بهمرور زمان اعتماد به نفس کودک را از درون میسازند؛ مثل تشویق تلاش، دادن حق انتخاب، کمک به حل مسئله و پذیرش اشتباهات. در ادامه این مقاله، این روشهای علمی را یکییکی بررسی میکنیم.
بررسی همه روشهای علمی افزایش اعتماد به نفس کودکان در یک نگاه
اعتماد به نفس در کودکان یکشبه ایجاد نمیشود. این خصوصیت به رفتار شما والدین و موقعیتهایی که کودک در طول روزها و سالها با آنها روبهرو میشود، بستگی دارد. بااینحال با رعایت چند اصل روانشناسی ساده میتوانید محیطی برای رشد حس اعتماد به نفس کودکان بسازید. در جدول زیر، این اصول علمی ساده را برایتان آوردهایم:
روشهای افزایش اعتماد به نفس | والدین چه کاری باید انجام دهند؟ |
تشویق تلاش کودک، نه نتیجه نهایی (رویکرد Growth Mindset) | وقتی کودک کاری انجام داد، بهجای گفتن «چه بچه باهوشی!»، بگویید: «خیلی خوبه که اینقدر تلاش کردی.» |
دادن حق انتخاب (رویکرد خودمختاری Self-Determination Theory) | بگذارید بین دو لباس یا دو فعالیت، یکی را انتخاب کند تا یاد بگیرد خودش تصمیم بگیرد. |
ایجاد فرصت موفقیتهای کوچک (نظریه Self-Efficacy یا خودکارآمدی) | کارهای ساده مثل بستن بند کفش، آب دادن به گل یا جمع کردن اسباببازیها را به او بسپارید، حتی اگر کامل انجام ندهد. |
کمک به تغییر افکار منفی (نظریه کارشناس آموزشی تاینا کلمن) | اگر گفت «من خنگم»، کمکش کنید تا موفقیتهای قبلیاش را به یاد بیاورد. |
ایجاد رابطه عاطفی با کودک (نظریه دلبستگی Attachment Theory) | با مهربانی، گوش دادن به حرفهایش و بغل کردن به او نشان دهید که همیشه دوستداشتنی است. |
پرهیز از مقایسه با دیگران | او را فقط با خودش مقایسه کنید: «نقاشیات نسبت به قبل خیلی پیشرفت کرده.» |
شناخت و پرورش استعدادها (نظریه هوش چندگانه Multiple Intelligences Theory) | علاقهها و تواناییهای خاصش را بشناسید و در همان زمینه به او فرصت پیشرفت بدهید. |
پذیرش اشتباهات کودک (نظریههای روانشناسی ژان پیاژه و لو ویگوتسکی) | اگر اشتباه کرد، نگویید «چرا اینکارو کردی؟» بگویید: «اشکالی نداره، حالا با هم یاد میگیریم چطوری درستش کنیم.» |
یاد دادن حل مسئله (رویکرد scaffolding یا داربست حمایتی) | وقتی مشکلی پیش آمد، کمکش کنید راهحل پیدا کند؛ نه اینکه فوراً مشکل را برایش حل کنید. |
توجه کنید که هیچکدام از این روشها جدا از هم کار نمیکنند؛ باید آنها را کنار هم استفاده کنید. البته نه بهصورت همزمان در یک روز! کمکم ولی مداوم از این روشها استفاده کنید. در ادامه هر روش را دقیقتر به شما توضیح میدهیم.
۱. تشویق تلاش، نه نتیجه؛ راهی برای افزایش اعتماد به نفس کودکان
رویکرد Growth Mindset یا «ذهنیت رشد» یکی از روشهای بسیار مؤثر برای تقویت اعتماد به نفس در کودکان است؛ این روش توسط دکتر کارول دوک (Carol Dweck) روانشناس دانشگاه استنفورد طراحی شده است. براساس این نظریه شما والدین باید تلاش کودکان را تشویق کنید، نه نتیجه نهایی.
دکتر دوک در تحقیقاتش نشان داد کودکانی که به دلیل تلاششان تشویق میشوند، در مواجهه با چالشها اعتماد به نفس بیشتری دارند و بهطورکلی نسبت به یادگیری مشتاقتر هستند. برعکس، کودکانی که مدام به دلیل اول شدن یا نتیجه عالی تحسین میشوند، در برابر سختیها اعتماد به نفس کمتری دارند؛ چون فکر میکنند ارزش آنها به نتیجه وابسته است، نه تلاششان.
:Dr. Carol Dweck
When children are praised for the process they engage in — their hard work, strategies, focus, and perseverance — they learn that they have control over their success. They become more resilient, more willing to take on challenges, and they develop a more robust self-esteem
چطور فرزندمان را درست تشویق کنیم؟
باتوجهبه رویکرد Growth Mindset، شما بهعنوان والدین باید بهجای گفتن: «وای! چه بچه باهوشی هستی که تونستی اینو حل کنی!» بگویید: «من واقعاً دیدم که چقدر تلاش کردی تا این مسئله رو حل کنی. این پشتکارت عالیه!» یا مثلاً اگر نقاشی کشیده، بگویید: «عالیه که تا آخر نقاشی ادامه دادی. بهخاطر پشتکار و دقتی که گذاشتی خیلی خوشحالم.» با این نوع حرف زدن کودک یاد میگیرد:
- من توانمند هستم چون تلاش میکنم.
- اگر اشتباه کنم، میتوانم دوباره تلاش کنم و بهتر بشوم.
- نتیجه فقط بخشی کوچک از مسیر رشد است.
طبق تحقیقات دکتر کارول دوک (Carol Dweck) نوع تحسین شما، ارزش کودک را نشان میدهد. اگر کودک باور کند که «تلاش کردن» باارزش است، حتی در سختترین چالشها هم اعتماد به نفس خودش را حفظ میکند.
۲. اجازه به کودک برای تصمیمگیریهای کوچک برای داشتن اعتماد به نفس
یکی از راههای مهم برای تقویت اعتماد به نفس کودکان، دادن حق انتخاب در مسائل روزمره است. براساس نظریه روانشناختی خودمختاری (Self-Determination Theory) که توسط دو محقق بهنامهای ادوارد دسی (Edward Deci) و ریچارد رایان (Richard Ryan) مطرح شده است، کودکان خردسال برای رشد سالم روانی، باید حق انتخاب داشته باشند.
در سن ۲ تا ۷ سالگی، تصمیمگیریهای کوچک مثل انتخاب لباس، اسباببازی یا ترتیب انجام کارها حس شایستگی را در کودک شما تقویت میکند؛ این تصمیمها برای شما والدین ساده هستند؛ اما برای کودکتان فرصتی عالی برای افزایش حس اعتماد به نفس است.
چگونه به کودکمان حق انتخاب بدهیم؟
وقتی همیشه شما والدین بهجای کودک تصمیم بگیرید، او یاد نمیگیرد که خودش هم میتواند فکر کند و کار درست را انجام دهد. اگر اجازه بدهید کودکتان در کارهای کوچک روزانه خودش تصمیم بگیرد، اعتماد به نفسش بیشتر میشود. مثلاً بهجای اینکه بگویید: «این لباس رو بپوش چون هوا سرده» بپرسید: «میخوای ژاکت قرمزتو بپوشی یا آبی رو؟»
با این کار هنوز کنترل موقعیت دست شماست ولی به کودک اجازه میدهید که بین چند گزینه درست، خودش انتخاب کند. با این کار کودک بهمرور یاد میگیرد که نظرش ارزش دارد و شنیده میشود. همچنین او میفهمد که مسئولیت تصمیمهایش با خودش است و باید عواقب آن را بپذیرد.
۳. تجربه موفقیتهای واقعی و کوچک باعث افزایش اعتماد به نفس کودک میشود
طبق نظریه Self-Efficacy یا «خودکارآمدی» از روانشناس آلبرت بندورا (Albert Bandura) وقتی کودک خودش کاری را با موفقیت انجام میدهد، باور پیدا میکند که توانایی انجام کارهای مشابه را هم دارد. براساس این رویکرد، یکی از بهترین راههای افزایش اعتماد به نفس در کودکان این است که اجازه بدهیم کارهای انجام دهند که واقعاً در آنها موفق میشوند. با این کار فرزند شما حس توانمندی و باارزشی میکند؛ بنابراین به مرور زمان اعتماد به نفس بیشتری پیدا میکند.
در مقاله منتشرشده در Psychological Review، دکتر آلبرت بندورا میگوید: «کودک زمانی احساس توانمندی پیدا میکند که خودش کاری را انجام دهد و در آن موفق شود. این حس، فقط زمانی شکل میگیرد که موفقیت او واقعی باشد. به همین دلیل، شما باید شرایطی فراهم کنیم که کودک واقعاً کاری را انجام دهد و در آن موفق شود.»
:Dr. Albert Bandura
The most effective way of developing a strong sense of efficacy is through mastery experiences. Successes build a robust belief in one’s personal efficacy. Failures, especially if they occur before a sense of efficacy is firmly established, undermine it.
چگونه موفقیتهای واقعی و کوچک برای کودکمان ایجاد کنیم؟
بهجای اینکه همیشه کارها را برای کودک انجام دهید، اجازه بدهید خودش تلاش کند، حتی اگر زمان بیشتری ببرد یا نتیجه خوبی نگیرد.
- بگذارید خودش بند کفشش را ببندد، حتی اگر چند دقیقه طول بکشد.
- اجازه بدهید اسباببازیهایش را جمع کند، حتی اگر کامل این کار را انجام ندهد.
- کارهایی ساده مثل آب دادن به گلدان یا چیدن سفره را به او بسپارید.
وقتی کودک کاری انجام میدهد و شما هم آن را میبینید و تحسین میکنید، او احساس ارزشمندی میکند و اعتماد به نفسش بیشتر میشود.
۴. جایگزینی افکار منفی با مثبت برای افزایش اعتماد به نفس کودک
بسیاری از کودکان وقتی کاری اشتباه انجام میدهند، با خودشان جملههای منفی تکرار میکنند. مثلاً میگویند: «من بلد نیستم.» یا «من احمقم.» یا «همه از من بهترن.». این جملات گفتوگوی درونی آنهاست. اگر این گفتوگوی درونی منفی باشد، به مرور باعث کاهش اعتماد به نفس کودک میشود.
براساس مقالهای در سایت Child Mind Institute، کارشناس آموزشی تاینا کلمن (Taína Coleman) میگوید «شما والدین باید متوجه گفتوگوی درونی کودکتان شوید و سپس سعی میکند افکار منفی را با مثبت جایگزین کنید.»
:Taína Coleman
I listen to find out if a child believes they’re valuable and worthy of love, care and consideration. The goal is to replace negative self-talk with positive.
چگونه دید کودک نسبت به خودش را تغییر دهیم؟
وقتی کودک اینطور درباره خودش حرف میزند، بهتر است بهجای اینکه سریع بگویید: «نه، تو اصلاً خنگ نیستی!» کمی بیشتر وقت بگذارید و کمکش کنید خودش را از زاویهای دیگر ببیند.
- مثلاً اگر گفت: «من خنگم»، بگویید: «نه، من دیدم که چقدر تلاش کردی تا این مسئله رو حل کنی. اینکه جواب درست رو هنوز پیدا نکردی، به معنی خنگ بودن نیست؛ تو داری یاد میگیری و ادامه میدی، این خیلی ارزشمنده.»
- اگر کودک شما گفت: «من هیچ کاری رو بلد نیستم»، به یادش بیاورید که قبلاً هم در چنین موقعیتی موفق شده است. مثلاً: «یادت هست اول نمیتونستی پازل ۵۰ تکه رو درست کنی؟ اما تمرین کردی و آخرش کاملش کردی. اینم همونطوره، فقط باید زمان بدی به خودت.»
وقتی کودک یاد بگیرد که اشتباه کردن بخشی از مسیر یادگیری است و شکست نشانه ناتوانی و خنگی نیست، اعتماد به نفس بیشتری میگیرد. اعتماد به نفس، فقط با تعریف و تمجید شکل نمیگیرد؛ بلکه باید به کودک خود کمک کنید حتی وسط سختیها، توانایی خودش را ببیند.
۵. ارتباط عاطفی قوی با والدین؛ پایهگذار اعتماد به نفس کودک
طبق نظریه دلبستگی (Attachment Theory) که توسط جان باولبی (John Bowlby) روانپزشک انگلیسی مطرح شده است؛ ارتباط امن و صمیمی بین کودک و والدین، تأثیر مستقیم بر اعتماد به نفس کودک دارد. وقتی کودک احساس میکند که بیقید و شرط پذیرفته میشود (چه موفق باشد، چه اشتباه کند) درونش این باور شکل میگیرد که من همیشه باارزشم، نه فقط وقتی که کار خوبی انجام میدهم.
چطور ارتباط خوبی با کودک ایجاد کنیم؟
رفتارهای ساده روزمره، تأثیر بالایی روی اعتماد به نفس کودک شما دارند. به چند نمونه دقت کنید:
- با دقت به او گوش دهید: وقتی فرزندتان با شما صحبت میکند (حتی درباره موضوعات پیشپاافتاده مثل بازی یا کارتون) با دقت به او نگاه کنید و حرفش را قطع نکنید. با این کار کودک میفهمد که حرفهایش مهم و ارزشمند هستند.
- توجه غیرکلامی: بغل کردن، تماس چشمی، نوازش مو و لبخندهایی صمیمی، نشاندهنده عشق شما به فرزندتان هستند.
- پذیرفتن احساسات کودک بدون قضاوت: وقتی فرزند شما ناراحت است، بهجای اینکه فوراً نصیحت کنید، احساس او را بپذیرید. مثلاً بهجای گفتن «گریه نکن» یا «چیز مهمی نیست»، بگویید: «میفهمم که ناراحت شدی. حق داری ناراحت باشی.»
کودکی که در چنین فضایی بزرگ میشود، یاد میگیرد خودش را همانطور که هست بپذیرد و اعتماد به نفس بیشتری پیدا میکند.
۶. پرهیز از مقایسه و تمرکز روی پیشرفت کودک
طبق مقالهای که در Journal of Applied Developmental Psychology منتشر شده است، مقایسه بینفردی (social comparison) در کودکان خردسال، نهتنها باعث رشد آنها نمیشود، بلکه اضطراب آنها را بیشتر میکند و اعتماد به نفس آنها را کاهش میدهد.
جملههایی مثل: «ببین خواهرت چقدر سریع لباسش رو پوشید!» یا «پسر همسایه همیشه نمرهاش بیسته.» حتی اگر نیت شما والدین تشویق یا انگیزه دادن باشد، ناخودآگاه این پیام را به کودک منتقل میکند که به اندازه کافی خوب نیست.
چطور بدون مقایسه، اعتماد به نفس کودک را افزایش دهیم؟
وقتی شما والدین بهجای مقایسه کردن کودک با دیگران، پیشرفت خود او نسبت به گذشته را میسنجید؛ کودک کمکم یاد میگیرد که موفقیت یعنی بهتر بودن از دیروز، نه بهتر بودن از دیگران. این نگاه باعث میشود کودک بهجای رقابت با دیگران، تمرکزش را روی رشد و یادگیری خودش بگذارد.
- بهجای این جمله مقایسهای: «ببین دوستت چه نقاشی قشنگی کشیده!» بگویید: «این بار خیلی زیباتر نقاشی کشیدی. یادم هست قبلاً این جزئیات رو نمیکشیدی. حالا دقتت خیلی بیشتر شده.»
- بهجای گفتن: «ببین خواهرت چقدر زود کاراشو تموم کرد!» بگویید: «دیدم خودت تنهایی کارتو تا آخر انجام دادی. نسبت به دیروز خیلی مستقلتر بودی.»
وقتی شما والدین، پیشرفتهای کوچک و واقعی کودک را ببینید و تشویق کنید، اعتماد به نفس کودک از درون ساخته میشود.
۷. شناسایی و پرورش استعدادها برای افزایش اعتماد به نفس کودک
طبق نظریه هوش چندگانه (Multiple Intelligences Theory) که توسط روانشناس آمریکایی هوارد گاردنر (Howard Gardner) مطرح شده است، هوش فقط محدود به ریاضی و خواندن نیست. او معتقد است کودکان انواع مختلفی از هوش دارند؛ هوش بدنی، موسیقی، تصویری، زبانی، میانفردی و درونفردی.
در واقع هر کودک در زمینهای خاص استعداد دارد؛ ممکن است یکی عاشق نقاشی باشد، دیگری بهخوبی داستان بگوید و کودکی دیگر خیلی سریع بدود. اگر توانایی و استعداد فرزند خود را کشف کنید و به آن بها دهید، کودک احساس ارزشمندی و اعتماد به نفس واقعی پیدا میکند.
چگونه استعداد کودک را کشف کنیم؟
ضعف در ریاضی یا دیکته، به معنای باهوش نبودن نیست؛ بدون شک فرزند شما استعدادی دارد که باید آن را کشف کنید.
- به علایق کودک توجه کنید؛ ببینید در زمان آزاد به چه کارهایی بیشتر علاقه نشان میدهد. آیا نقاشی میکشد؟ میرقصد؟ بازیهای فکری دوست دارد؟ همین علایق سرنخهایی از استعدادهای او هستند.
- به کودک اجازه تجربه کردن بدهید، بگذارید چیزهای مختلف را امتحان کند؛ موسیقی، ورزش، نقاشی، ساخت کاردستی، کارهای فنی. با کمک این کار استعداد او را کشف میکنید.
- استعدادهای کوچک را هم جدی بگیرید؛ اگر کودک شما داستانهای جالبی میسازد، تعریف کردن از همین مهارت باعث رشد اعتماد به نفس او میشود.
وقتی شما بهجای تمرکز بر عملکرد درسی، به دنبال شناخت تواناییهای خاص کودک خود باشید، اعتماد به نفس او را افزایش میدهید.
۸. ایجاد محیط امن برای اشتباه کردن؛ راهی برای افزایش اعتماد به نفس کودک
براساس نظریههای روانشناسی ژان پیاژه (Jean Piaget) و لو ویگوتسکی (Lev Vygotsky) کودک زمانیکه فرصت اشتباه کردن داشته باشد، یاد میگیرد. یکی از عوامل پنهان اما مهم در کاهش اعتماد به نفس کودکان، ترس از اشتباه کردن است.
اگر کودک در خانهای بزرگ شود که اشتباه کردن چیز بدی نباشد و پدر و مادر با آرامش با اشتباهات او برخورد کنند، کمکم میفهمد که حتی وقتی اشتباه میکند، باز هم دوستداشتنی و باارزش است. برای همین، اعتماد به نفس بیشتری پیدا میکند. اگر کودک فکر کند که اشتباه کردن باعث ناراحتی پدر و مادر میشود، بهتدریج کمتر سؤال میپرسد و کمتر بازیهای تازه را امتحان میکند؛ چون فکر میکند اگر اشتباه کند، دیگر کسی او را دوست ندارد.
چطور به کودک یاد بدهیم که از اشتباه نترسد؟
برای اینکه کودک شما از اشتباه نترسد، باید واکنش خود را نسبت به اشتباهات او تغییر دهید:
- بهجای سرزنش، کمک کنید کودک شما علت اشتباه را بفهمد: وقتی کودک اشتباهی میکند، خیلی از والدین میگویند: «حواست کجاست؟ چرا انقدر بیدقتی؟» این جملهها باعث حس بیارزشی در کودک میشود. در عوض، باید این اشتباه را به فرصت آموزشی تبدیل کنید. مثلاً اگر لیوان آب میافتد، بگویید: «دیدی وقتی عجله کردی، دستت خورد به لیوان؟ بیا با هم تمرین کنیم که دفعه بعد عجله نکنیم.»
- خودتان هم اشتباهتان را بپذیرید: کودکان از رفتار شما یاد میگیرند، اگر شما در برابر اشتباه خود بگویید: «اشتباه کردم، ولی عیبی نداره، در عوض ازش یاد میگیرم و دفعه بعد بهتر انجامش میدم.» کودک میبیند که والدین هم اشتباه میکنند، اما ناراحت نمیشوند؛ بنابراین یاد میگیرید که اشتباه کردن پایان راه نیست، بلکه باید از اشتباه خود یاد بگیرید.
- تلاش کودک را تحسین کنید: وقتی فرزندتان کاری انجام میدهید ولی به نتیجه نمیرسد، نگویید: «درست نشد.» بلکه به تلاشش توجه کنید. مثلا اگر نقاشیاش خوب نشده، بگویید: «خیلی خوبه که تا آخر نقاشیتو کشیدی و سعی کردی شبیه عکس بشه، دفعه بعد باید سعی کنی جزئیات رو دقیقتر بکشی» با این کار فرزندتان متوجه میشود که تلاش کردن خیلی مهمتر از رسیدن به نتیجه است.
- کودک را به سؤال پرسیدن تشویق کنید: بعضی از کودکان از ترس مسخره شدن، سوال نمیپرسند، ولی اگر کودک سؤال نپرسد، خیلی چیزها را یاد نمیگیرد. شما بهعنوان پدر یا مادر باید به او اطمینان بدهید که سؤال پرسیدن خیلی خوب است. مثلاً بگویید: «هیچکس همهچیز را نمیداند. کسی که سؤال میپرسد، یعنی دلش میخواد یاد بگیرد. این خیلی خوبه!» وقتی کودک این حرف را بشنود، میفهمد که سؤال کردن چیز بدی نیست و اعتماد به نفس بیشتری برای پرسیدن پیدا میکند.
بهطورکلی برای اینکه کودک از اشتباه کردن نترسد، شما باید خانه را به مکانی امن تبدیل کنید؛ یعنی اگر فرزندتان اشتباه کرد، بهجای سرزنش، به او در یادگیری کمک کنید. وقتی سؤال میپرسد، کسی او را مسخره نکند. در چنین محیطی، کودک یاد میگیرد که اشتباه کردن عیب نیست و حتی وقتی اشتباه میکند، باز هم دوستداشتنی و باارزش است؛ بنابراین اعتماد به نفس او رشد میکند.
۹. یاد دادن مهارت حل مسئله برای تقویت اعتماد به نفس کودکان
رویکرد «scaffolding» (داربست حمایتی) توسط جروم برونر (Jerome Bruner) معرفی شد؛ طبق این نظریه والدین باید در ابتدا باید به کودک در انجام کارهای سخت کمک کند، اما بهتدریج حمایت خود را کاهش دهند تا کودک مستقل شود. یعنی در واقع والدین باید مرحلهبهمرحله در حل مشکل به کودک کمک کنند تا در نهایت او کاملا مستقل و توانمند شود. یکی از مواردی که باعث افزایش اعتماد به نفس کودکان میشود این است که بدانند توانایی حل مشکلات را دارند.
چگونه حل مسئله را به کودک یاد بدهیم؟
برای آموزش مهارت حل مسئله به کودکان، مراحل زیر را دنبال کنید:
- مشکل را بهجای کودک حل نکنید: اگر مشکلی برای کودکتان پیش آمده است، بهجای حل کردن فوری مشکلات، به او فرصت فکر کردن بدهند. مثلاً اگر اسباببازیش خراب شده یا وسط چیدن پازل گیر کرده است، خودتان مشکل را حل نکنید. کمی صبر کنید و سپس از او بپرسید: «فکر میکنی چطور باید درستش کنی؟» این سؤال ساده، ذهن کودک را فعال میکند و به او یاد میدهد که برای هر مشکلی باید به دنبال راهحل بگردد.
- از کودک سؤال بپرسید، نه اینکه راهحل را بگویید: اگر کودک نمیداند چطور مشکل را حل کند، بهجای گفتن «بذار من درستش کنم»، از او سؤالهایی بپرسید که راه را نشان میدهد، مثلاً: «اول باید چی کار کنیم؟» یا «به نظرت بعدش چی میتونه کمکمون کنه؟» با این سوالات، کودک تفکر مرحلهبهمرحله را یاد میگیرد و متوجه میشود که خودش توانایی حل مشکلاتش را دارد.
- اشتباه کردن را عادی نشان دهید: کودک باید بداند که گاهی راهحلهایش مشکل را حل نمیکنند و این کاملا طبیعی است. باید به او بگویید: «بعضی وقتا راهحل اول جواب نمیده، مهم اینه که ناامید نشی و یه راه دیگه امتحان کنی.» با این کار کودک متوجه میشود که اشتباه کردن اصلا بد نیست و در واقع بخشی از مسیر حل کردن مشکلات است.
وقتی به فرزندتان فرصت تفکر درباره مشکلاتش را بدهید، یاد میگیرد خودش توانایی انجام کارهایش را دارد. همین باور ساده که «من میتوانم» یکی از مهمترین پایههای افزایش اعتماد به نفس کودکان است.
سخن نهایی؛ اعتماد به نفس کودک ساختنی است!
اعتماد به نفس کودک با کارهایی کوچک اما مهم ساخته میشود. وقتی شما به جای نتیجه، تلاش او را تشویق میکنید، به او حق انتخاب میدهید و موفقیتهای کوچک او را در نظر میگیرید، کودک شما تواناییهای خودش را میشناسد و اعتماد به نفسش کمکم ساخته میشود. اگر به فرزند خود کمک کنید افکار منفیاش را تغییر دهد، با او رابطهای صمیمی و امن بسازید و او را با دیگران مقایسه نکنید، به مرور به خودش باور پیدا میکند. در نهایت هیچ کودکی با حس درونی اعتماد به نفس متولد نمیشود و شما بهعنوان والدین باید از همان کودکی این حس را در فرزندتان ایجاد کنید.
بعضی از کودکان همیشه از خودشان ناامید هستند، مدام میگویند «من نمیتونم»، از اشتباه کردن میترسند یا از انجام کارهای ساده هم امتناع میکنند. اینها نشانههایی کمبود اعتماد به نفس هستند. متاسفانه، بسیاری از والدین بهاشتباه تصور میکنند که با تعریف و تمجید زیاد، هدیه دادن بیدلیل یا حل کردن همه مشکلات بهجای فرزندشان، میتوانند اعتماد به نفس او را تقویت کنند. این روشها نهتنها مؤثر نیستند، بلکه گاهی به شدت به اعتماد به نفس فرزندتان آسیب میزنند.
در مقابل، روشهای علمی و اثباتشده وجود دارند که بهمرور زمان اعتماد به نفس کودک را از درون میسازند؛ مثل تشویق تلاش، دادن حق انتخاب، کمک به حل مسئله و پذیرش اشتباهات. در ادامه این مقاله، این روشهای علمی را یکییکی بررسی میکنیم.
بررسی همه روشهای علمی افزایش اعتماد به نفس کودکان در یک نگاه
اعتماد به نفس در کودکان یکشبه ایجاد نمیشود. این خصوصیت به رفتار شما والدین و موقعیتهایی که کودک در طول روزها و سالها با آنها روبهرو میشود، بستگی دارد. بااینحال با رعایت چند اصل روانشناسی ساده میتوانید محیطی برای رشد حس اعتماد به نفس کودکان بسازید. در جدول زیر، این اصول علمی ساده را برایتان آوردهایم:
روشهای افزایش اعتماد به نفس | والدین چه کاری باید انجام دهند؟ |
تشویق تلاش کودک، نه نتیجه نهایی (رویکرد Growth Mindset) | وقتی کودک کاری انجام داد، بهجای گفتن «چه بچه باهوشی!»، بگویید: «خیلی خوبه که اینقدر تلاش کردی.» |
دادن حق انتخاب (رویکرد خودمختاری Self-Determination Theory) | بگذارید بین دو لباس یا دو فعالیت، یکی را انتخاب کند تا یاد بگیرد خودش تصمیم بگیرد. |
ایجاد فرصت موفقیتهای کوچک (نظریه Self-Efficacy یا خودکارآمدی) | کارهای ساده مثل بستن بند کفش، آب دادن به گل یا جمع کردن اسباببازیها را به او بسپارید، حتی اگر کامل انجام ندهد. |
کمک به تغییر افکار منفی (نظریه کارشناس آموزشی تاینا کلمن) | اگر گفت «من خنگم»، کمکش کنید تا موفقیتهای قبلیاش را به یاد بیاورد. |
ایجاد رابطه عاطفی با کودک (نظریه دلبستگی Attachment Theory) | با مهربانی، گوش دادن به حرفهایش و بغل کردن به او نشان دهید که همیشه دوستداشتنی است. |
پرهیز از مقایسه با دیگران | او را فقط با خودش مقایسه کنید: «نقاشیات نسبت به قبل خیلی پیشرفت کرده.» |
شناخت و پرورش استعدادها (نظریه هوش چندگانه Multiple Intelligences Theory) | علاقهها و تواناییهای خاصش را بشناسید و در همان زمینه به او فرصت پیشرفت بدهید. |
پذیرش اشتباهات کودک (نظریههای روانشناسی ژان پیاژه و لو ویگوتسکی) | اگر اشتباه کرد، نگویید «چرا اینکارو کردی؟» بگویید: «اشکالی نداره، حالا با هم یاد میگیریم چطوری درستش کنیم.» |
یاد دادن حل مسئله (رویکرد scaffolding یا داربست حمایتی) | وقتی مشکلی پیش آمد، کمکش کنید راهحل پیدا کند؛ نه اینکه فوراً مشکل را برایش حل کنید. |
توجه کنید که هیچکدام از این روشها جدا از هم کار نمیکنند؛ باید آنها را کنار هم استفاده کنید. البته نه بهصورت همزمان در یک روز! کمکم ولی مداوم از این روشها استفاده کنید. در ادامه هر روش را دقیقتر به شما توضیح میدهیم.
۱. تشویق تلاش، نه نتیجه؛ راهی برای افزایش اعتماد به نفس کودکان
رویکرد Growth Mindset یا «ذهنیت رشد» یکی از روشهای بسیار مؤثر برای تقویت اعتماد به نفس در کودکان است؛ این روش توسط دکتر کارول دوک (Carol Dweck) روانشناس دانشگاه استنفورد طراحی شده است. براساس این نظریه شما والدین باید تلاش کودکان را تشویق کنید، نه نتیجه نهایی.
دکتر دوک در تحقیقاتش نشان داد کودکانی که به دلیل تلاششان تشویق میشوند، در مواجهه با چالشها اعتماد به نفس بیشتری دارند و بهطورکلی نسبت به یادگیری مشتاقتر هستند. برعکس، کودکانی که مدام به دلیل اول شدن یا نتیجه عالی تحسین میشوند، در برابر سختیها اعتماد به نفس کمتری دارند؛ چون فکر میکنند ارزش آنها به نتیجه وابسته است، نه تلاششان.
:Dr. Carol Dweck
When children are praised for the process they engage in — their hard work, strategies, focus, and perseverance — they learn that they have control over their success. They become more resilient, more willing to take on challenges, and they develop a more robust self-esteem
چطور فرزندمان را درست تشویق کنیم؟
باتوجهبه رویکرد Growth Mindset، شما بهعنوان والدین باید بهجای گفتن: «وای! چه بچه باهوشی هستی که تونستی اینو حل کنی!» بگویید: «من واقعاً دیدم که چقدر تلاش کردی تا این مسئله رو حل کنی. این پشتکارت عالیه!» یا مثلاً اگر نقاشی کشیده، بگویید: «عالیه که تا آخر نقاشی ادامه دادی. بهخاطر پشتکار و دقتی که گذاشتی خیلی خوشحالم.» با این نوع حرف زدن کودک یاد میگیرد:
- من توانمند هستم چون تلاش میکنم.
- اگر اشتباه کنم، میتوانم دوباره تلاش کنم و بهتر بشوم.
- نتیجه فقط بخشی کوچک از مسیر رشد است.
طبق تحقیقات دکتر کارول دوک (Carol Dweck) نوع تحسین شما، ارزش کودک را نشان میدهد. اگر کودک باور کند که «تلاش کردن» باارزش است، حتی در سختترین چالشها هم اعتماد به نفس خودش را حفظ میکند.
۲. اجازه به کودک برای تصمیمگیریهای کوچک برای داشتن اعتماد به نفس
یکی از راههای مهم برای تقویت اعتماد به نفس کودکان، دادن حق انتخاب در مسائل روزمره است. براساس نظریه روانشناختی خودمختاری (Self-Determination Theory) که توسط دو محقق بهنامهای ادوارد دسی (Edward Deci) و ریچارد رایان (Richard Ryan) مطرح شده است، کودکان خردسال برای رشد سالم روانی، باید حق انتخاب داشته باشند.
در سن ۲ تا ۷ سالگی، تصمیمگیریهای کوچک مثل انتخاب لباس، اسباببازی یا ترتیب انجام کارها حس شایستگی را در کودک شما تقویت میکند؛ این تصمیمها برای شما والدین ساده هستند؛ اما برای کودکتان فرصتی عالی برای افزایش حس اعتماد به نفس است.
چگونه به کودکمان حق انتخاب بدهیم؟
وقتی همیشه شما والدین بهجای کودک تصمیم بگیرید، او یاد نمیگیرد که خودش هم میتواند فکر کند و کار درست را انجام دهد. اگر اجازه بدهید کودکتان در کارهای کوچک روزانه خودش تصمیم بگیرد، اعتماد به نفسش بیشتر میشود. مثلاً بهجای اینکه بگویید: «این لباس رو بپوش چون هوا سرده» بپرسید: «میخوای ژاکت قرمزتو بپوشی یا آبی رو؟»
با این کار هنوز کنترل موقعیت دست شماست ولی به کودک اجازه میدهید که بین چند گزینه درست، خودش انتخاب کند. با این کار کودک بهمرور یاد میگیرد که نظرش ارزش دارد و شنیده میشود. همچنین او میفهمد که مسئولیت تصمیمهایش با خودش است و باید عواقب آن را بپذیرد.
۳. تجربه موفقیتهای واقعی و کوچک باعث افزایش اعتماد به نفس کودک میشود
طبق نظریه Self-Efficacy یا «خودکارآمدی» از روانشناس آلبرت بندورا (Albert Bandura) وقتی کودک خودش کاری را با موفقیت انجام میدهد، باور پیدا میکند که توانایی انجام کارهای مشابه را هم دارد. براساس این رویکرد، یکی از بهترین راههای افزایش اعتماد به نفس در کودکان این است که اجازه بدهیم کارهای انجام دهند که واقعاً در آنها موفق میشوند. با این کار فرزند شما حس توانمندی و باارزشی میکند؛ بنابراین به مرور زمان اعتماد به نفس بیشتری پیدا میکند.
در مقاله منتشرشده در Psychological Review، دکتر آلبرت بندورا میگوید: «کودک زمانی احساس توانمندی پیدا میکند که خودش کاری را انجام دهد و در آن موفق شود. این حس، فقط زمانی شکل میگیرد که موفقیت او واقعی باشد. به همین دلیل، شما باید شرایطی فراهم کنیم که کودک واقعاً کاری را انجام دهد و در آن موفق شود.»
:Dr. Albert Bandura
The most effective way of developing a strong sense of efficacy is through mastery experiences. Successes build a robust belief in one’s personal efficacy. Failures, especially if they occur before a sense of efficacy is firmly established, undermine it.
چگونه موفقیتهای واقعی و کوچک برای کودکمان ایجاد کنیم؟
بهجای اینکه همیشه کارها را برای کودک انجام دهید، اجازه بدهید خودش تلاش کند، حتی اگر زمان بیشتری ببرد یا نتیجه خوبی نگیرد.
- بگذارید خودش بند کفشش را ببندد، حتی اگر چند دقیقه طول بکشد.
- اجازه بدهید اسباببازیهایش را جمع کند، حتی اگر کامل این کار را انجام ندهد.
- کارهایی ساده مثل آب دادن به گلدان یا چیدن سفره را به او بسپارید.
وقتی کودک کاری انجام میدهد و شما هم آن را میبینید و تحسین میکنید، او احساس ارزشمندی میکند و اعتماد به نفسش بیشتر میشود.
۴. جایگزینی افکار منفی با مثبت برای افزایش اعتماد به نفس کودک
بسیاری از کودکان وقتی کاری اشتباه انجام میدهند، با خودشان جملههای منفی تکرار میکنند. مثلاً میگویند: «من بلد نیستم.» یا «من احمقم.» یا «همه از من بهترن.». این جملات گفتوگوی درونی آنهاست. اگر این گفتوگوی درونی منفی باشد، به مرور باعث کاهش اعتماد به نفس کودک میشود.
براساس مقالهای در سایت Child Mind Institute، کارشناس آموزشی تاینا کلمن (Taína Coleman) میگوید «شما والدین باید متوجه گفتوگوی درونی کودکتان شوید و سپس سعی میکند افکار منفی را با مثبت جایگزین کنید.»
:Taína Coleman
I listen to find out if a child believes they’re valuable and worthy of love, care and consideration. The goal is to replace negative self-talk with positive.
چگونه دید کودک نسبت به خودش را تغییر دهیم؟
وقتی کودک اینطور درباره خودش حرف میزند، بهتر است بهجای اینکه سریع بگویید: «نه، تو اصلاً خنگ نیستی!» کمی بیشتر وقت بگذارید و کمکش کنید خودش را از زاویهای دیگر ببیند.
- مثلاً اگر گفت: «من خنگم»، بگویید: «نه، من دیدم که چقدر تلاش کردی تا این مسئله رو حل کنی. اینکه جواب درست رو هنوز پیدا نکردی، به معنی خنگ بودن نیست؛ تو داری یاد میگیری و ادامه میدی، این خیلی ارزشمنده.»
- اگر کودک شما گفت: «من هیچ کاری رو بلد نیستم»، به یادش بیاورید که قبلاً هم در چنین موقعیتی موفق شده است. مثلاً: «یادت هست اول نمیتونستی پازل ۵۰ تکه رو درست کنی؟ اما تمرین کردی و آخرش کاملش کردی. اینم همونطوره، فقط باید زمان بدی به خودت.»
وقتی کودک یاد بگیرد که اشتباه کردن بخشی از مسیر یادگیری است و شکست نشانه ناتوانی و خنگی نیست، اعتماد به نفس بیشتری میگیرد. اعتماد به نفس، فقط با تعریف و تمجید شکل نمیگیرد؛ بلکه باید به کودک خود کمک کنید حتی وسط سختیها، توانایی خودش را ببیند.
۵. ارتباط عاطفی قوی با والدین؛ پایهگذار اعتماد به نفس کودک
طبق نظریه دلبستگی (Attachment Theory) که توسط جان باولبی (John Bowlby) روانپزشک انگلیسی مطرح شده است؛ ارتباط امن و صمیمی بین کودک و والدین، تأثیر مستقیم بر اعتماد به نفس کودک دارد. وقتی کودک احساس میکند که بیقید و شرط پذیرفته میشود (چه موفق باشد، چه اشتباه کند) درونش این باور شکل میگیرد که من همیشه باارزشم، نه فقط وقتی که کار خوبی انجام میدهم.
چطور ارتباط خوبی با کودک ایجاد کنیم؟
رفتارهای ساده روزمره، تأثیر بالایی روی اعتماد به نفس کودک شما دارند. به چند نمونه دقت کنید:
- با دقت به او گوش دهید: وقتی فرزندتان با شما صحبت میکند (حتی درباره موضوعات پیشپاافتاده مثل بازی یا کارتون) با دقت به او نگاه کنید و حرفش را قطع نکنید. با این کار کودک میفهمد که حرفهایش مهم و ارزشمند هستند.
- توجه غیرکلامی: بغل کردن، تماس چشمی، نوازش مو و لبخندهایی صمیمی، نشاندهنده عشق شما به فرزندتان هستند.
- پذیرفتن احساسات کودک بدون قضاوت: وقتی فرزند شما ناراحت است، بهجای اینکه فوراً نصیحت کنید، احساس او را بپذیرید. مثلاً بهجای گفتن «گریه نکن» یا «چیز مهمی نیست»، بگویید: «میفهمم که ناراحت شدی. حق داری ناراحت باشی.»
کودکی که در چنین فضایی بزرگ میشود، یاد میگیرد خودش را همانطور که هست بپذیرد و اعتماد به نفس بیشتری پیدا میکند.
۶. پرهیز از مقایسه و تمرکز روی پیشرفت کودک
طبق مقالهای که در Journal of Applied Developmental Psychology منتشر شده است، مقایسه بینفردی (social comparison) در کودکان خردسال، نهتنها باعث رشد آنها نمیشود، بلکه اضطراب آنها را بیشتر میکند و اعتماد به نفس آنها را کاهش میدهد.
جملههایی مثل: «ببین خواهرت چقدر سریع لباسش رو پوشید!» یا «پسر همسایه همیشه نمرهاش بیسته.» حتی اگر نیت شما والدین تشویق یا انگیزه دادن باشد، ناخودآگاه این پیام را به کودک منتقل میکند که به اندازه کافی خوب نیست.
چطور بدون مقایسه، اعتماد به نفس کودک را افزایش دهیم؟
وقتی شما والدین بهجای مقایسه کردن کودک با دیگران، پیشرفت خود او نسبت به گذشته را میسنجید؛ کودک کمکم یاد میگیرد که موفقیت یعنی بهتر بودن از دیروز، نه بهتر بودن از دیگران. این نگاه باعث میشود کودک بهجای رقابت با دیگران، تمرکزش را روی رشد و یادگیری خودش بگذارد.
- بهجای این جمله مقایسهای: «ببین دوستت چه نقاشی قشنگی کشیده!» بگویید: «این بار خیلی زیباتر نقاشی کشیدی. یادم هست قبلاً این جزئیات رو نمیکشیدی. حالا دقتت خیلی بیشتر شده.»
- بهجای گفتن: «ببین خواهرت چقدر زود کاراشو تموم کرد!» بگویید: «دیدم خودت تنهایی کارتو تا آخر انجام دادی. نسبت به دیروز خیلی مستقلتر بودی.»
وقتی شما والدین، پیشرفتهای کوچک و واقعی کودک را ببینید و تشویق کنید، اعتماد به نفس کودک از درون ساخته میشود.
۷. شناسایی و پرورش استعدادها برای افزایش اعتماد به نفس کودک
طبق نظریه هوش چندگانه (Multiple Intelligences Theory) که توسط روانشناس آمریکایی هوارد گاردنر (Howard Gardner) مطرح شده است، هوش فقط محدود به ریاضی و خواندن نیست. او معتقد است کودکان انواع مختلفی از هوش دارند؛ هوش بدنی، موسیقی، تصویری، زبانی، میانفردی و درونفردی.
در واقع هر کودک در زمینهای خاص استعداد دارد؛ ممکن است یکی عاشق نقاشی باشد، دیگری بهخوبی داستان بگوید و کودکی دیگر خیلی سریع بدود. اگر توانایی و استعداد فرزند خود را کشف کنید و به آن بها دهید، کودک احساس ارزشمندی و اعتماد به نفس واقعی پیدا میکند.
چگونه استعداد کودک را کشف کنیم؟
ضعف در ریاضی یا دیکته، به معنای باهوش نبودن نیست؛ بدون شک فرزند شما استعدادی دارد که باید آن را کشف کنید.
- به علایق کودک توجه کنید؛ ببینید در زمان آزاد به چه کارهایی بیشتر علاقه نشان میدهد. آیا نقاشی میکشد؟ میرقصد؟ بازیهای فکری دوست دارد؟ همین علایق سرنخهایی از استعدادهای او هستند.
- به کودک اجازه تجربه کردن بدهید، بگذارید چیزهای مختلف را امتحان کند؛ موسیقی، ورزش، نقاشی، ساخت کاردستی، کارهای فنی. با کمک این کار استعداد او را کشف میکنید.
- استعدادهای کوچک را هم جدی بگیرید؛ اگر کودک شما داستانهای جالبی میسازد، تعریف کردن از همین مهارت باعث رشد اعتماد به نفس او میشود.
وقتی شما بهجای تمرکز بر عملکرد درسی، به دنبال شناخت تواناییهای خاص کودک خود باشید، اعتماد به نفس او را افزایش میدهید.
۸. ایجاد محیط امن برای اشتباه کردن؛ راهی برای افزایش اعتماد به نفس کودک
براساس نظریههای روانشناسی ژان پیاژه (Jean Piaget) و لو ویگوتسکی (Lev Vygotsky) کودک زمانیکه فرصت اشتباه کردن داشته باشد، یاد میگیرد. یکی از عوامل پنهان اما مهم در کاهش اعتماد به نفس کودکان، ترس از اشتباه کردن است.
اگر کودک در خانهای بزرگ شود که اشتباه کردن چیز بدی نباشد و پدر و مادر با آرامش با اشتباهات او برخورد کنند، کمکم میفهمد که حتی وقتی اشتباه میکند، باز هم دوستداشتنی و باارزش است. برای همین، اعتماد به نفس بیشتری پیدا میکند. اگر کودک فکر کند که اشتباه کردن باعث ناراحتی پدر و مادر میشود، بهتدریج کمتر سؤال میپرسد و کمتر بازیهای تازه را امتحان میکند؛ چون فکر میکند اگر اشتباه کند، دیگر کسی او را دوست ندارد.
چطور به کودک یاد بدهیم که از اشتباه نترسد؟
برای اینکه کودک شما از اشتباه نترسد، باید واکنش خود را نسبت به اشتباهات او تغییر دهید:
- بهجای سرزنش، کمک کنید کودک شما علت اشتباه را بفهمد: وقتی کودک اشتباهی میکند، خیلی از والدین میگویند: «حواست کجاست؟ چرا انقدر بیدقتی؟» این جملهها باعث حس بیارزشی در کودک میشود. در عوض، باید این اشتباه را به فرصت آموزشی تبدیل کنید. مثلاً اگر لیوان آب میافتد، بگویید: «دیدی وقتی عجله کردی، دستت خورد به لیوان؟ بیا با هم تمرین کنیم که دفعه بعد عجله نکنیم.»
- خودتان هم اشتباهتان را بپذیرید: کودکان از رفتار شما یاد میگیرند، اگر شما در برابر اشتباه خود بگویید: «اشتباه کردم، ولی عیبی نداره، در عوض ازش یاد میگیرم و دفعه بعد بهتر انجامش میدم.» کودک میبیند که والدین هم اشتباه میکنند، اما ناراحت نمیشوند؛ بنابراین یاد میگیرید که اشتباه کردن پایان راه نیست، بلکه باید از اشتباه خود یاد بگیرید.
- تلاش کودک را تحسین کنید: وقتی فرزندتان کاری انجام میدهید ولی به نتیجه نمیرسد، نگویید: «درست نشد.» بلکه به تلاشش توجه کنید. مثلا اگر نقاشیاش خوب نشده، بگویید: «خیلی خوبه که تا آخر نقاشیتو کشیدی و سعی کردی شبیه عکس بشه، دفعه بعد باید سعی کنی جزئیات رو دقیقتر بکشی» با این کار فرزندتان متوجه میشود که تلاش کردن خیلی مهمتر از رسیدن به نتیجه است.
- کودک را به سؤال پرسیدن تشویق کنید: بعضی از کودکان از ترس مسخره شدن، سوال نمیپرسند، ولی اگر کودک سؤال نپرسد، خیلی چیزها را یاد نمیگیرد. شما بهعنوان پدر یا مادر باید به او اطمینان بدهید که سؤال پرسیدن خیلی خوب است. مثلاً بگویید: «هیچکس همهچیز را نمیداند. کسی که سؤال میپرسد، یعنی دلش میخواد یاد بگیرد. این خیلی خوبه!» وقتی کودک این حرف را بشنود، میفهمد که سؤال کردن چیز بدی نیست و اعتماد به نفس بیشتری برای پرسیدن پیدا میکند.
بهطورکلی برای اینکه کودک از اشتباه کردن نترسد، شما باید خانه را به مکانی امن تبدیل کنید؛ یعنی اگر فرزندتان اشتباه کرد، بهجای سرزنش، به او در یادگیری کمک کنید. وقتی سؤال میپرسد، کسی او را مسخره نکند. در چنین محیطی، کودک یاد میگیرد که اشتباه کردن عیب نیست و حتی وقتی اشتباه میکند، باز هم دوستداشتنی و باارزش است؛ بنابراین اعتماد به نفس او رشد میکند.
۹. یاد دادن مهارت حل مسئله برای تقویت اعتماد به نفس کودکان
رویکرد «scaffolding» (داربست حمایتی) توسط جروم برونر (Jerome Bruner) معرفی شد؛ طبق این نظریه والدین باید در ابتدا باید به کودک در انجام کارهای سخت کمک کند، اما بهتدریج حمایت خود را کاهش دهند تا کودک مستقل شود. یعنی در واقع والدین باید مرحلهبهمرحله در حل مشکل به کودک کمک کنند تا در نهایت او کاملا مستقل و توانمند شود. یکی از مواردی که باعث افزایش اعتماد به نفس کودکان میشود این است که بدانند توانایی حل مشکلات را دارند.
چگونه حل مسئله را به کودک یاد بدهیم؟
برای آموزش مهارت حل مسئله به کودکان، مراحل زیر را دنبال کنید:
- مشکل را بهجای کودک حل نکنید: اگر مشکلی برای کودکتان پیش آمده است، بهجای حل کردن فوری مشکلات، به او فرصت فکر کردن بدهند. مثلاً اگر اسباببازیش خراب شده یا وسط چیدن پازل گیر کرده است، خودتان مشکل را حل نکنید. کمی صبر کنید و سپس از او بپرسید: «فکر میکنی چطور باید درستش کنی؟» این سؤال ساده، ذهن کودک را فعال میکند و به او یاد میدهد که برای هر مشکلی باید به دنبال راهحل بگردد.
- از کودک سؤال بپرسید، نه اینکه راهحل را بگویید: اگر کودک نمیداند چطور مشکل را حل کند، بهجای گفتن «بذار من درستش کنم»، از او سؤالهایی بپرسید که راه را نشان میدهد، مثلاً: «اول باید چی کار کنیم؟» یا «به نظرت بعدش چی میتونه کمکمون کنه؟» با این سوالات، کودک تفکر مرحلهبهمرحله را یاد میگیرد و متوجه میشود که خودش توانایی حل مشکلاتش را دارد.
- اشتباه کردن را عادی نشان دهید: کودک باید بداند که گاهی راهحلهایش مشکل را حل نمیکنند و این کاملا طبیعی است. باید به او بگویید: «بعضی وقتا راهحل اول جواب نمیده، مهم اینه که ناامید نشی و یه راه دیگه امتحان کنی.» با این کار کودک متوجه میشود که اشتباه کردن اصلا بد نیست و در واقع بخشی از مسیر حل کردن مشکلات است.
وقتی به فرزندتان فرصت تفکر درباره مشکلاتش را بدهید، یاد میگیرد خودش توانایی انجام کارهایش را دارد. همین باور ساده که «من میتوانم» یکی از مهمترین پایههای افزایش اعتماد به نفس کودکان است.
سخن نهایی؛ اعتماد به نفس کودک ساختنی است!
اعتماد به نفس کودک با کارهایی کوچک اما مهم ساخته میشود. وقتی شما به جای نتیجه، تلاش او را تشویق میکنید، به او حق انتخاب میدهید و موفقیتهای کوچک او را در نظر میگیرید، کودک شما تواناییهای خودش را میشناسد و اعتماد به نفسش کمکم ساخته میشود. اگر به فرزند خود کمک کنید افکار منفیاش را تغییر دهد، با او رابطهای صمیمی و امن بسازید و او را با دیگران مقایسه نکنید، به مرور به خودش باور پیدا میکند. در نهایت هیچ کودکی با حس درونی اعتماد به نفس متولد نمیشود و شما بهعنوان والدین باید از همان کودکی این حس را در فرزندتان ایجاد کنید.
1 دیدگاه
+ افزودن دیدگاهارسال نظر